Web Analytics Made Easy - Statcounter

دولت سیزدهم در کنار عقد برخی قراردادهای مهم با آفریقا در حال تکمیل زیرساخت‌های لازم برای کار منظم تجاری با آفریقا است که آشکار شدن آثار قراردادها و زیرساخت‌ها در بخش‌های مختلف نیازمند زمان است.

به گزارش ایسنا، در پی انتشار گزارشی مبنی بر کاهش صادرات ایران به آفریقا در چند ماه اخیر، سازمان توسعه تجارت با انتشار توضیحی تاکید کرد با وجود سالها بی‌توجهی به ظرفیت آفریقا در دولت قبل، دولت سیزدهم در کنار عقد برخی قراردادهای مهم با آفریقا در زمینه دارو و تجهیزات پزشکی، ساخت خودرو، مسکن و کشتی در حال تکمیل زیرساخت‌های لازم برای کار منظم تجاری با آفریقا از جمله خطوط منظم دریایی حمل بار است که آشکار شدن آثار این قراردادها و زیرساخت‌ها نیازمند زمان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن توضیح سازمان توسعه تجارت به این شرح است:

۱.کشاورزی، یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین حوزه‌های اقتصادی قاره آفریقاست. به همین دلیل، در یک دهه گذشته واردات کودهای شیمیایی و اوره یکی از بالاترین اقلام وارداتی این قاره از ایران بوده که حدود 70 درصد ارزش صادراتی ۷ ماهه ابتدای سال ۱۴۰۱ ایران به آفریقا متعلق به این محصول است. این عدد در طی ۷ ماهه سال جاری، قدری کاهش داشته که علل کاهش ارزش و حجم صادرات این محصول به قاره آفریقا از این قرار است:
الف) کاهش شدید قیمت جهانی این گروه محصول (بین ۳۰ تا ۵۰ درصد)
ب) تحرکات جدی رقبای ایران در بازار آفریقا و ارائه قیمت‌های بسیار رقابتی‌تر به همراه مشوق‌ها و تسهیلات گسترده به دولت‌های آفریقایی
ج) تغییر رویکرد شرکت‌های صادراتی ایران و تلاش برای ورود به سایر بازارهای منطقه‌ای به جهت سختی‌های ذاتی کار با آفریقا
۲. یک نکته مهم در خصوص میزان صادرات از ایران به آفریقا، تفاوت آمارهای رسمی و واقعی است، چرا که به علت نبود خطوط مستقیم و منظم کشتیرانی به مناطق هدف در قاره آفریقا، بخش عمده صادرات محصولات ایرانی به کشورهای مختلف آفریقا، از مبادی کشورهای امارات متحده عربی، عمان و ترکیه انجام می‌شود و به‌ نام این کشورها سند می‌خورد. بررسی‌های میدانی حاکی از تفاوت‌های چند برابری در آمار رسمی واردات با آمار واقعی واردات کشورها از ایران است.

عمدتا محصولاتی در آمار صادرات به آفریقا ثبت می‌شوند که به‌وسیله کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و با اظهار رسمی کشور مقصد در اسناد حمل به کشورهای آفریقایی ارسال می‌شوند. به همین جهت محصولات پتروشیمی که عمدتاً توسط کشتی‌های اجاره‌ای شرکت‌های پتروشیمی به مقاصد هدف صادر می‌شوند، در شمار صادرات رسمی ایران ثبت و ارائه می‌شوند. لذا به محض کاهش حجم/ارزش صادرات این محصولات، به یکباره آمار رسمی صادرات ایران به قاره آفریقا دچار افت شدید شده و آمار واقعی صادرات ایران هرگز گزارش نمی‌شود.


۳. تلاشهای دولت سیزدهم بر تقویت زیرساخت‌های لجستیک (ایجاد خطوط منظم دریایی حمل بار به مناطق مختلف قاره آفریقا) و تلاش برای صادرات گروه‌های کالایی با ارزش افزوده بالا به آفریقا است. از این جمله می‌توان به اقدامات و دستاوردهای زیر اشاره کرد:
- عقد چندین فقره قرارداد صادرات دارو و تجهیزات پزشکی پس از سفر رئیس‌جمهور به کشورهای آفریقایی
- امضای قرارداد تولید و صادرات گروه خودروسازی سایپا و فعال شدن محور توسعه فعالیت‌های گروه خودروسازی ایران خودرو در غرب آفریقا
- امضای قراردادهای متعدد در حاشیه اجلاس ایران و غرب آفریقا به ارزش ۲ میلیارد دلار
و همچنین طی شدن مراحل فنی برخی از قراردادها از جمله:
- همکاری ایران خودرو با غرب آفریقا،
-پروژه‌های ساخت انبوه مسکن در ساحل عاج و غنا،
- ساخت کشتی‌های کوچک مسافری (تاکسی دریایی)
-توفیقات متعدد شرکت‌های حوزه خدمات فنی- مهندسی در اخذ پروژه‌های زیرساختی از جمله در ساحل عاج، کنیا، زیمبابوه، مالی، اوگاندا، الجزایر، بورکینافاسو، گینه و...
۴. عمده توفیقات دولت در حوزه ایجاد مسیرهای جدید تولید مشترک یا پروژه‌های بزرگ زیرساختی است که با وجود سالها بی‌توجهی به ظرفیت کار با آفریقا در دولت گذشته و زیرساخت‌های مورد نیاز آن، احصای نتایج ملموس در آمار صادرات کشور نیازمند زمان برای اجرایی سازی و تثبیت است. ضعف زیرساختهای لجستیکی و مالی- بانکی باعث انحراف گسترده آمار صادرات واقعی کشور به این قاره است که در مصوبات اولین جلسه ستاد آفریقای دولت به ریاست معاون اول رئیس جمهوری، تصمیمات خوبی برای آن اتخاذ شد.
۵. با تکمیل حلقه‌های مفقوده کار با آفریقا در کنار تداوم پیگیری و اهتمام بخشهای مختلف اقتصادی برای اجرایی شدن توافقات متعدد ارزشمند مجموعه دولت در قاره آفریقا، به زودی شاهد جهش‌های مثبت در آمار تجارت با این قاره مهم و راهبردی خواهیم بود.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: آفريقا روابط ایران و آفریقا قرارداد تجاری اقتصادي ماليات چین لایحه بودجه 1403 قاره آفریقا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۷۹۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دینگونک؛ هیولایی مرموز که استعمارگران را می‌ترساند! (+عکس)

 این هیولاماهی وحشتناک بود، طول آن حداقل ۴ یا شاید ۵ متر بود. سر بزرگ آن بسته به اینکه از چه کسی و در چه زمانی می‌پرسیدید، شکلی شبیه پلنگ، سگ یا سمور داشت. این حیوان از دم قوی و پهن خود برای عبور از جریان رودخانه‌های شرق آفریقا استفاده می‌کرد.

به گزارش فرادید، برخی گزارش کرده بودند که عاجش مثل عاج یک شیر دریایی سفید و بلند و فلس‌هایش مانند یک آرمادیلو نفوذناپذیر بود. پاهایش به بزرگی یک اسب آبی بود. بله تعجب نکنید این ماهی چهارپا داشت، اما چنگال‌هایش به تیزی چنگال‌های تی‌رکس بود! جان آلفرد جردن درباره پاهای این جانور می‌گوید: «همان ثانیه‌ای که روی دمش ایستاد، به قدری ترسیده بودم که نتوانستم به پاهای او دقت کنم.»

جردن در چادر نشسته بود و پیپ می‌کشید، در حالی که طوفان تابستانی در مستعمرات بریتانیا در شرق آفریقا کولاک می‌کرد. اوایل سال ۱۹۰۹ او این جانور قدیمی مخوف را توصیف کرده بود؛ جانوری که به گفته خودش آن را یک یا شاید چند سال قبل، حین شنا کردن وسط انشعابی که دریاچه ویکتوریا را تغذیه می‌کرد، دیده بود.

اینطور به نظر می‌رسید که جردن، شکارچی معروف حیوانات بزرگ بریتانیایی و شکارچی بدنام عاج، مشغول آب و تاب دادن به داستانی برای میزبانش، اِدگار بیچِر برانسون، شکارچی آمریکایی است. اما برانسون از کارکنان جردن پرس و جو کرد و فهمید گزارش‌های آن‌ها متفاوت است. او گزارش داد برخی از مردم بومی سواحل شمالی دریاچه ویکتوریا این هیولاماهی را «دینگونِک» می‌نامند. 

جردن تنها مسافر سفیدپوستی نبود که از مواجهه با دینگونک خبر می‌داد. سال ۱۹۰۰، کلِمِنت هیل، ناظر بریتانیایی تحت‌الحمایه آفریقا، سوار یک کشتی بخار در آب‌های شمال شرقی دریاچه ویکتوریا بود که چیزی با سر و گردن از اعماق دریا بیرون آمد و سعی کرد یک ملوان را از سینه کشتی بیرون بکشد.

یکی از نویسندگانی که داستان را پس از مرگ هیل بازگو کرده، خاطرنشان میکند: «او کاملاً مطمئن بود این جانور تمساح نیست.» این گزارش به داستان‌های افراد دیگر از مواجهه‌شان با این هیولاماهی، به افسانه‌های رو به رشد دینگونک در دهه ۱۹۱۰ اضافه شد. 

گفته می‌شود دینگونک‌ها در انشعابات دریاچه ویکتوریا زندگی می‌کنند، مانند رود ویکتوریا نیل، نزدیک جینگا، اوگاندا که در تصویر می‌بینید

این لحظه‌ای بود که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که در آفریقا هر چیزی ممکن است پیدا شود، مهم نیست چقدر ترسناک یا خارق العاده! این خاک فقط زیستگاه فیل‌ها و اسب‌های آبی نبود، بلکه محل زندگی فیل‌ها و اسب‌های آبی کوتوله نیز بود که اکنون در باغ وحش‌های لندن و نیویورک به نمایش گذاشته شده‌اند. برای ذهن استعماری کاملاً منطقی بود که هنوز در اعماق آفریقا چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود دارد. 

سال ۱۹۱۷، جردن درباره رویارویی با یک دینگونک نوشت: «مقابل من یک هیولای کاملاً ناشناخته وجود داشت که من نخستین نفری بودم که باید آن را ضبط می‌کرد.» او همان رویکرد را به آن موجود داشت که اکثر کاشفان سفیدپوست در کل قاره آفریقا دارند: هیجان مالکیت بر او چیره شد. او تفنگش را بلند کرد و به دینگونک درست پشت گوش پلنگی اش شلیک کرد. به نظر می‌رسد تمام داستان‌های رویارویی یک کاشف سفیدپوست با این موجود با شکار به پایان می‌رسد. 

جردن نوشته است: «سپس یک اتفاق خارق‌العاده رخ داد. جانور برگشت و رو به ساحل، مستقیم به هوا پرید. قد آن در حالت ایستاده ۳ یا ۳.۶۵ متر به نظر می‌رسید. بعد از آن چه اتفاقی افتاد، نمی‌دانم، چون دل و جراتم را از دست داده بودم و داشتم با دست و پا زدن از ساحل بالا می‌رفتم.» جردن برای یافتن جسد موجودی که مطمئن بود کشته، باز به رودخانه بازگشت، اما جستجوی او بی‌فایده بود. 

بیشتر آنچه در دنیای انگلیسی زبان امروز در مورد باورهای مردم بومی در مورد دینگونک می‌دانیم، از طریق گزارشات همین کاشفان سفیدپوست و استعمارگر بدست آمده است. در آن گزارشات دست دوم و سوم، این موجود که نویسندگان غیربومی گاهی و شاید به اشتباه از آن به عنوان اُل-اوماینا و لوکوآتا یاد می‌کنند، هنوز هم ترسناک به نظر می‌رسد، اما حضور آن اغلب منادی خوشبختی، محصول عالی و گله‌ی پررونق و عدم‌حضور آن بدشگون است. 

اگر معنای ژرف و پنهان این داستان‌ها را درک کنیم، روشن است که جوامع بومی از چیز دیگری بسیار بیشتر می‌ترسیدند: موزونگو؛ یعنی خود خارجی‌ها. کسانی که هیولایی به نام لوکوآتا را می‌شناختند، معتقد بودند جهانگردان این موجود را با قصد و نیت و به‌عنوان وسیله‌ای برای قربانی کردن طاعون کشته‌اند و درست همانطور که انتظار میرفت، زمانی که جردن حدود سال ۱۹۰۸ به دینگونک شلیک کرد، یک بیماری مرگبار، جوامع بومیان ساحل شمالی دریاچه ویکتوریا را فرا گرفت.

وقتی دینگونک ناپدید شد، این جوامع آسیب دیدند. از این گذشته، آن‌ها از این موجود نمی‌ترسیدند: فقط مردان سفیدپوست در برابر این هیولاماهی، لرزه به جانشان می‌افتاد.

تا به امروز، هیچ مدرک علمی قطعی مبنی بر وجود دینگوک به دست نیامده است. با این حال، این موجود همچنان در افسانه‌ها و داستان‌های محلی در اطراف دریاچه ویکتوریا زنده مانده است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • مبالغ و جزییات حمایت از صادرات شرکت‌های دانش بنیان اعلام شد
  • ایران در حوزه صادرات توانمندی‌های فناوری در تراز بین المللی قرار گرفته است
  • حجم صادرات و واردات افزایش داشته است
  • حضور فعال شرکت نفت فلات قاره ایران در بیست‌وهشتمین نمایشگاه بین‌المللی نفت
  • روان‌سازی و تسهیل در مرزها منجر به افزایش صادرات به افغانستان خواهد شد
  • تلاش برای افزایش مراودات تجاری با کشور ترکمنستان
  • دینگونک؛ هیولایی مرموز که استعمارگران را می‌ترساند! (+عکس)
  • پایان انتظار تسویه دولت با فروشندگان طرح کالابرگ به زودی
  • ترکیه تجارتش با چین، هند و آفریقا را جایگزین رژیم صهیونیستی می‌کند
  • چگونه بازار مرغ ترکمنستان را از دست دادیم؟